معنی فارسی marimonda

B1

نوعی میمون کوچک که به خاطر طبیعت بازیگوش و حرکات سریعش معروف است.

A small monkey known for its playful behavior and agility.

example
معنی(example):

ماریموندا به خاطر طبیعت بازیگوشش شناخته شده است.

مثال:

The marimonda is known for its playful nature.

معنی(example):

در جنگل‌های بارانی، ماریموندا از شاخه‌ای به شاخه دیگر می‌رقصید.

مثال:

In the rainforest, the marimonda swings from branch to branch.

معنی فارسی کلمه marimonda

: معنی marimonda به فارسی

نوعی میمون کوچک که به خاطر طبیعت بازیگوش و حرکات سریعش معروف است.