معنی فارسی marry money

B1

ازدواج کردن با فردی ثروتمند به منظور کسب ثروت یا منافع مالی.

To marry someone primarily for their wealth rather than for love.

verb
معنی(verb):

To marry a member of a rich family

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت که به پول ازدواج کند نه عشق.

مثال:

He chose to marry money instead of love.

معنی(example):

برخی از افراد معتقدند که بهتر است به پول ازدواج کنند تا به عشق.

مثال:

Some people believe it's better to marry money than to marry for love.

معنی فارسی کلمه marry money

: معنی marry money به فارسی

ازدواج کردن با فردی ثروتمند به منظور کسب ثروت یا منافع مالی.