معنی فارسی martyrer
B1شخصی که به خاطر اعتقاداتش قربانی میشود و زندگی خود را وقف آن میکند.
A person who suffers death because of their beliefs.
- NOUN
example
معنی(example):
شهادتطلب زندگیاش را به یک هدف اختصاص داد.
مثال:
The martyrer dedicated his life to a cause.
معنی(example):
او به عنوان یک شهید، الهامبخش بسیاری شد.
مثال:
As a martyrer, she became an inspiration for many.
معنی فارسی کلمه martyrer
:
شخصی که به خاطر اعتقاداتش قربانی میشود و زندگی خود را وقف آن میکند.