معنی فارسی martyrologistic
B1مربوط به مارتیرولوژی و تحلیلهای آن در مورد فداکاری و شهیدان.
Relating to the methods and principles used in the study of martyrdom.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جنبههای مارتیرولوژیک این رویداد توسط سخنرانان برجسته شد.
مثال:
The martyrologistic aspects of the event were highlighted by the speakers.
معنی(example):
رویکرد مارتیرولوژیک آنها بینشهای جدیدی به فداکاریهای تاریخی ارائه داد.
مثال:
Their martyrologistic approach offered new insights into historical sacrifices.
معنی فارسی کلمه martyrologistic
:
مربوط به مارتیرولوژی و تحلیلهای آن در مورد فداکاری و شهیدان.