معنی فارسی masculineness

B1

حالت یا کیفیت مردانگی یا ویژگی‌های مردانه.

The quality or state of being masculine.

example
معنی(example):

مردانگی شخصیت به طور مؤثری به تصویر کشیده شد.

مثال:

The masculineness of the character was portrayed effectively.

معنی(example):

دیدگاه‌های فرهنگی درباره مردانگی بسیار متفاوت است.

مثال:

Cultural views on masculineness vary widely.

معنی فارسی کلمه masculineness

: معنی masculineness به فارسی

حالت یا کیفیت مردانگی یا ویژگی‌های مردانه.