معنی فارسی masculinism
B1حرکت اجتماعی که بر حقوق و موقعیتهای مردان تأکید دارد.
A social movement focused on the rights and positions of men.
- NOUN
example
معنی(example):
مردانگی برای حقوق مردان تبلیغ میکند.
مثال:
Masculinism advocates for the rights of men.
معنی(example):
او به عنوان بخشی از دوره جامعهشناسی خود به مطالعه مردانگی پرداخت.
مثال:
He studied masculinism as part of his sociology course.
معنی فارسی کلمه masculinism
:
حرکت اجتماعی که بر حقوق و موقعیتهای مردان تأکید دارد.