معنی فارسی massedly
B1به معنای به صورت انبوه و زیاد، بدون توجه به جزئیات یا تفاوتهای فردی.
In a manner that is large-scale or in bulk, often disregarding details.
- ADVERB
example
معنی(example):
کالاها به طور انبوه در انبار چیده شده بودند.
مثال:
The goods were stacked massedly in the warehouse.
معنی(example):
او به طور انبوه صحبت کرد بدون اینکه به نظرات فردی اهمیت بدهد.
مثال:
He spoke massedly without caring for individual opinions.
معنی فارسی کلمه massedly
:
به معنای به صورت انبوه و زیاد، بدون توجه به جزئیات یا تفاوتهای فردی.