معنی فارسی masterlily
B2با تسلط و مهارت عالی انجام شده، به معنای نشان دادن توانایی بالا در یک رشته یا مهارت است.
In a manner that demonstrates great skill or mastery.
- ADVERB
example
معنی(example):
او بهطور استادی صحبت کرد و تماشاگران را با کلماتش مجذوب کرد.
مثال:
He spoke masterlily, captivating the audience with his words.
معنی(example):
اجرای استادی او همه را مبهوت کرد.
مثال:
Her masterlily performance left everyone in awe.
معنی فارسی کلمه masterlily
:
با تسلط و مهارت عالی انجام شده، به معنای نشان دادن توانایی بالا در یک رشته یا مهارت است.