معنی فارسی masterling

B1

استاد کوچک، کسی که هنوز در حال یادگیری و به دست آوردن مهارت است.

A young or less experienced master; one who is learning the ways of mastery.

example
معنی(example):

استاد کوچکی در هنر خود پتانسیل بالایی نشان داد.

مثال:

The masterling showed great potential in his craft.

معنی(example):

به عنوان یک استاد کوچک، او مشتاق بود از کسانی که تجربه بیشتری داشتند، بیاموزد.

مثال:

As a masterling, he was eager to learn from those more experienced.

معنی فارسی کلمه masterling

: معنی masterling به فارسی

استاد کوچک، کسی که هنوز در حال یادگیری و به دست آوردن مهارت است.