معنی فارسی mastodont
B1نوعی حیوان بزرگ و منقرض شده که به فیلهای مدرن نزدیک است.
An extinct large animal closely related to modern elephants.
- NOUN
example
معنی(example):
مَستودنتی یک خویشاوند منقرض شده از فیلهای امروزی است.
مثال:
The mastodont is an extinct relative of modern elephants.
معنی(example):
فسیلهای مَستودنت در بخشهای زیادی از آمریکای شمالی پیدا شدهاند.
مثال:
Fossils of mastodonts have been found in many parts of North America.
معنی فارسی کلمه mastodont
:
نوعی حیوان بزرگ و منقرض شده که به فیلهای مدرن نزدیک است.