معنی فارسی mastodontic

B1

بسیار بزرگ یا عظیم، معمولاً به کار یا وظایف اشاره دارد.

Extremely large or massive, often referring to tasks or responsibilities.

example
معنی(example):

کار عظیم نیاز به نیروی انسانی زیادی داشت.

مثال:

The mastodontic task required a lot of manpower.

معنی(example):

آنها با چالشی عظیم در این پروژه مواجه شدند.

مثال:

They faced a mastodontic challenge in the project.

معنی فارسی کلمه mastodontic

: معنی mastodontic به فارسی

بسیار بزرگ یا عظیم، معمولاً به کار یا وظایف اشاره دارد.