معنی فارسی mastodynia

B2

حالت ناراحتی یا دردی در ناحیه پستان که می‌تواند متناوب یا دائمی باشد.

Breast pain that can be cyclical or persistent, often experienced by women.

example
معنی(example):

ماستودینیا به درد سینه‌ای که برخی از زنان تجربه می‌کنند اشاره دارد.

مثال:

Mastodynia refers to breast pain experienced by some women.

معنی(example):

او درباره علائم ماستودینیا با پزشک مشورت کرد.

مثال:

She consulted a doctor about her mastodynia symptoms.

معنی فارسی کلمه mastodynia

: معنی mastodynia به فارسی

حالت ناراحتی یا دردی در ناحیه پستان که می‌تواند متناوب یا دائمی باشد.