معنی فارسی match with

B2

همخوانی یا تطابق با چیزی یا کسی.

To correspond or be in agreement with something or someone.

example
معنی(example):

شما باید با کسی مطابقت کنید که علایق شما را داشته باشد.

مثال:

You should match with someone who shares your interests.

معنی(example):

شخصیت او به خوبی با شخصیت او مطابقت دارد.

مثال:

Her personality matches with his very well.

معنی فارسی کلمه match with

: معنی match with به فارسی

همخوانی یا تطابق با چیزی یا کسی.