معنی فارسی matchbook
B1کتابچه‌ای کوچک حاوی کبریت که معمولاً به عنوان تبلیغات از سوی رستوران‌ها یا شرکت‌ها توزیع می‌شود.
A small booklet containing matches, often used for promotional purposes by businesses.
- noun
noun
معنی(noun):
A small folded sheet of cardboard containing rows of cardboard matches, generally with a striker on the outside.
مثال:
My company had matchbooks printed with the corporate logo as giveaway promotional items.
example
معنی(example):
او یک جعبه کبریت از جیبش بیرون آورد تا شمع را روشن کند.
مثال:
He took a matchbook from his pocket to light the candle.
معنی(example):
او جعبه‌های کبریت را از رستوران‌های مختلف به عنوان سوغاتی جمع آوری کرد.
مثال:
She collected matchbooks from various restaurants as souvenirs.
معنی فارسی کلمه matchbook
:
کتابچه‌ای کوچک حاوی کبریت که معمولاً به عنوان تبلیغات از سوی رستوران‌ها یا شرکت‌ها توزیع می‌شود.
