معنی فارسی mateless
B1معنی بیهمسر، وضعیتی است که شخص هیچ شریک قابل قبولی ندارد.
Having no mate or partner; feeling alone or without companionship.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او پس از اینکه شریکش او را ترک کرد، احساس میکرد که بیهمسر است.
مثال:
She felt mateless after her partner left her.
معنی(example):
در وضعیت بیهمسری، او در پیدا کردن همنشینی مشکل داشت.
مثال:
In a mateless state, he struggled to find companionship.
معنی فارسی کلمه mateless
:
معنی بیهمسر، وضعیتی است که شخص هیچ شریک قابل قبولی ندارد.