معنی فارسی mately

B1

به صورت جفت یا با هم، به ویژه در زمینه جفت‌گیری.

In a manner relating to mating; concerned with pairing or forming a couple.

example
معنی(example):

آنها در بهار زمانی که هوا گرم شد، جفت‌گیری کردند.

مثال:

They mated in the spring when the weather warmed.

معنی(example):

پرندگان معمولا در فصل جفت‌گیری به صورت جفت‌گیری شده، شریک خود را انتخاب می‌کنند.

مثال:

Birds often choose their partners matedly during mating season.

معنی فارسی کلمه mately

: معنی mately به فارسی

به صورت جفت یا با هم، به ویژه در زمینه جفت‌گیری.