معنی فارسی matrilineage
B2نسل از طریق خط مادری که به تأثیر بر ارث و خویشاوندی میپردازد.
The lineage that traces descent through the mother's side.
- NOUN
example
معنی(example):
ماتریلاینژ میتواند حقوق ارث را در برخی فرهنگها تعیین کند.
مثال:
Matrilineage can determine inheritance rights in some cultures.
معنی(example):
درک ماتریلاینژ شما میتواند اطلاعات زیادی درباره تاریخ خانوادگیتان فاش کند.
مثال:
Understanding your matrilineage can reveal much about your family history.
معنی فارسی کلمه matrilineage
:
نسل از طریق خط مادری که به تأثیر بر ارث و خویشاوندی میپردازد.