معنی فارسی matronage
B2ماترونج به وضعیت و نقش یک مادر یا سرپرست در محیطهای رسمی اشاره دارد.
The condition or role of being a matron, often related to overseeing and caring for others.
- NOUN
example
معنی(example):
ماترونج به وضعیت مادر بودن، به ویژه در یک نقش رسمی اشاره دارد.
مثال:
Matronage refers to the state of being a matron, especially in a formal role.
معنی(example):
ماترونج در مؤسسه مراقبت مناسب از ساکنان را تضمین کرد.
مثال:
The matronage in the institution ensured proper care of the residents.
معنی فارسی کلمه matronage
:
ماترونج به وضعیت و نقش یک مادر یا سرپرست در محیطهای رسمی اشاره دارد.