معنی فارسی maturations
B1فرایندهای بالغ شدن، حالتهای مختلف رسیدن به بلوغ.
The various processes or stages of maturing.
- NOUN
example
معنی(example):
بالغ شدن محصولات مختلف به آب و هوا بستگی دارد.
مثال:
The maturations of various crops depend on the climate.
معنی(example):
چندین بالغ شدن میتواند در یک فصل کشت واحد رخ دهد.
مثال:
Multiple maturations can occur in a single growing season.
معنی فارسی کلمه maturations
:
فرایندهای بالغ شدن، حالتهای مختلف رسیدن به بلوغ.