معنی فارسی maturative

B1

مربوط به فرایند بالغ کردن یا رسیدن به کمال.

Contributing to the process of maturing.

example
معنی(example):

برخی شرایط می‌تواند برای کودکان بالغ کننده باشد.

مثال:

Certain conditions can be maturative for children.

معنی(example):

فعالیت‌های جذاب برای رشد کودک بالغ کننده هستند.

مثال:

Engaging activities are maturative to a child’s development.

معنی فارسی کلمه maturative

: معنی maturative به فارسی

مربوط به فرایند بالغ کردن یا رسیدن به کمال.