معنی فارسی matutinally

B1

صبحگاهی، ارتباطی با صبح و آغاز روز دارد.

Relating to or occurring in the morning.

example
معنی(example):

او دوست دارد که به‌طور صبحگاهی بیدار شود تا از صبح‌های ساکت لذت ببرد.

مثال:

She likes to wake up matutinally to enjoy the quiet morning.

معنی(example):

صبحگاه، پرندگان شروع به خواندن آوازهای خود می‌کنند.

مثال:

Matutinally, the birds start singing their songs.

معنی فارسی کلمه matutinally

: معنی matutinally به فارسی

صبحگاهی، ارتباطی با صبح و آغاز روز دارد.