معنی فارسی mauritanian
B1مربوط به مردم یا فرهنگ مائوریتانی، که به لحاظ تاریخی و اجتماعی مهم هستند.
Relating to the people or culture of Mauritania, which is historically and socially significant.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شهرهای مائوریتانی به خاطر معماری منحصر به فرد خود شناخته شدهاند.
مثال:
The Mauritanian cities are known for their unique architecture.
معنی(example):
او در پایاننامهاش به بررسی اقتصاد مائوریتانی پرداخت.
مثال:
She studied the Mauritanian economy in her thesis.
معنی فارسی کلمه mauritanian
:
مربوط به مردم یا فرهنگ مائوریتانی، که به لحاظ تاریخی و اجتماعی مهم هستند.