معنی فارسی mauritian
B1مربوط به کشور موریس و مردم آن، بخصوص فرهنگ و آداب و رسوم آن.
Relating to Mauritius, an island nation in the Indian Ocean and its people.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
غذای موریسی شامل تنوع زیادی از ادویهها است.
مثال:
Mauritian cuisine includes a variety of spices.
معنی(example):
بسیاری از خانوادههای موریسی از فعالیتهای خارج از منزل لذت میبرند.
مثال:
Many Mauritian families enjoy outdoor activities.
معنی فارسی کلمه mauritian
:
مربوط به کشور موریس و مردم آن، بخصوص فرهنگ و آداب و رسوم آن.