معنی فارسی meach
B1چسباندن، به هم متصل کردن، در زمینههای مختلفی از جمله صنایع دستی و کشاورزی استفاده میشود.
To attach or join things together.
- VERB
example
معنی(example):
ماهیگیر تصمیم گرفت که تورها را در کنار رودخانه بچسباند.
مثال:
The fisherman decided to meach the nets by the river.
معنی(example):
آنها تماشا کردند که هنرمند شروع به چسباندن خاک رس کرد.
مثال:
They watched as the artisan began to meach the clay.
معنی فارسی کلمه meach
:
چسباندن، به هم متصل کردن، در زمینههای مختلفی از جمله صنایع دستی و کشاورزی استفاده میشود.