معنی فارسی meagerly
B1مُیَسَّرَانه به معنای کم و ناچیز است و به نحوهای اشاره دارد که منابع و کمکها به طرز کمی ارائه شدهاند.
In a way that is insufficient or lacking in quantity.
- ADVERB
example
معنی(example):
آنها به طور اندکی به سگ ولگرد غذا دادند.
مثال:
They fed the stray dog meagerly.
معنی(example):
او به طور اندکی در تلاشهای جمعآوری کمکها مشارکت کرد.
مثال:
He meagerly contributed to the fundraising effort.
معنی فارسی کلمه meagerly
:
مُیَسَّرَانه به معنای کم و ناچیز است و به نحوهای اشاره دارد که منابع و کمکها به طرز کمی ارائه شدهاند.