معنی فارسی meandrous
B1دارای پیچیدگی و نبود وضوح در ساختار، مانند شکلگیریهای طبیعی.
Characterized by winding or convoluted paths; often lacking clarity.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سبک میاندروس هنرمند در گالری به خوبی مورد استقبال قرار گرفت.
مثال:
The artist's meandrous style was well-received in the gallery.
معنی(example):
توضیحات میاندروس او کمی باعث سردرگمی حضار شد.
مثال:
His meandrous explanation left the audience a bit confused.
معنی فارسی کلمه meandrous
:
دارای پیچیدگی و نبود وضوح در ساختار، مانند شکلگیریهای طبیعی.