معنی فارسی measuringworm
B1نوعی ابزار یا موجود که برای اندازهگیری استفاده میشود.
A tool or organism used for measuring.
- NOUN
example
معنی(example):
Worm سنجشگر برای ارزیابی طول نمونههای خاک استفاده شد.
مثال:
The measuringworm was used to assess the length of the soil samples.
معنی(example):
دانشمندان دریافتند که Worm سنجشگر ابزاری مؤثر برای آزمایشهای مختلف است.
مثال:
Scientists found the measuringworm to be an effective tool for various tests.
معنی فارسی کلمه measuringworm
:
نوعی ابزار یا موجود که برای اندازهگیری استفاده میشود.