معنی فارسی medical student
B2دانشجوی پزشکی، فردی که در حال تحصیل برای تبدیل شدن به پزشک است و دورههای مربوط به پزشکی را میگذراند.
A student enrolled in a program of study to become a medical doctor.
- noun
noun
معنی(noun):
A student enrolled at a medical school, who is training to become a physician.
example
معنی(example):
یک دانشجوی پزشکی دربارهٔ آناتومی و زیستشناسی انسان میآموزد.
مثال:
A medical student learns about human anatomy and biology.
معنی(example):
دانشجوی پزشکی ساعتهای زیادی را در آزمایشگاه گذراند.
مثال:
The medical student spent long hours in the lab.
معنی فارسی کلمه medical student
:
دانشجوی پزشکی، فردی که در حال تحصیل برای تبدیل شدن به پزشک است و دورههای مربوط به پزشکی را میگذراند.