معنی فارسی medicament
B1 /məˈdɪkəmənt/دارو، مادهای که برای درمان بیماریها و بهبود حالات جسمانی استفاده میشود.
A substance used for medical treatment or healing; a medicine.
- noun
noun
معنی(noun):
A medicine, medication or drug.
example
معنی(example):
یک دارو میتواند به کاهش علائم بیماری کمک کند.
مثال:
A medicament can help reduce symptoms of illness.
معنی(example):
پزشک برای وضعیت او دارویی تجویز کرد.
مثال:
The doctor prescribed a medicament for her condition.
معنی فارسی کلمه medicament
:
دارو، مادهای که برای درمان بیماریها و بهبود حالات جسمانی استفاده میشود.