معنی فارسی meet one's maker

C1

عبارتی به معنای مرگ، ملاقات با خدا یا خالق خود.

An idiom meaning to die or to face one's fate; to meet God.

verb
معنی(verb):

To die or to pass into the afterlife.

example
معنی(example):

او در مورد ملاقات با خالقش پس از حادثه شوخی کرد.

مثال:

He joked about meeting his maker after the accident.

معنی(example):

زمانی که به سنی خاص می‌رسید، شروع به فکر کردن درباره ملاقات با خالق خود می‌کنید.

مثال:

When you reach a certain age, you start thinking about meeting your maker.

معنی فارسی کلمه meet one's maker

:

عبارتی به معنای مرگ، ملاقات با خدا یا خالق خود.