معنی فارسی meeting point
B1نقطهای که افراد برای ملاقات در آن قرار میگذارند.
A specific location where people gather to meet or start an event.
- NOUN
example
معنی(example):
بیایید کتابخانه را به عنوان نقطه ملاقات خود انتخاب کنیم.
مثال:
Let's choose the library as our meeting point.
معنی(example):
نقشه نقطه ملاقات برای تور گروهی را علامت گذاری کرده بود.
مثال:
The map marked the meeting point for the group tour.
معنی فارسی کلمه meeting point
:
نقطهای که افراد برای ملاقات در آن قرار میگذارند.