معنی فارسی melancholian

B2

ملانکولیانی به حالتی از افسردگی داخلی و احساسات تیره و گیج‌کننده اشاره دارد.

Relating to or characterized by a deep or pensive sadness.

example
معنی(example):

حال و هوای ملانکولیانی در سراسر اتاق حس می‌شد.

مثال:

The melancholian mood was felt throughout the room.

معنی(example):

او یک شعر ملانکولیانی نوشت که احساساتش را منعکس می‌کرد.

مثال:

She wrote a melancholian poem reflecting her feelings.

معنی فارسی کلمه melancholian

: معنی melancholian به فارسی

ملانکولیانی به حالتی از افسردگی داخلی و احساسات تیره و گیج‌کننده اشاره دارد.