معنی فارسی melancholies

B1

ملانکولی، حالتی از اندوه و غم است که ممکن است به دلایل مختلف ایجاد شود.

A feeling of deep sadness or sorrow.

example
معنی(example):

حزن‌های زمستان در هوای سرد حس می‌شود.

مثال:

The melancholies of winter can be felt in the cold air.

معنی(example):

آنها اشعاری نوشتند که حزن‌های عشق از دست رفته را به تصویر می‌کشید.

مثال:

They wrote poems that captured the melancholies of lost love.

معنی فارسی کلمه melancholies

: معنی melancholies به فارسی

ملانکولی، حالتی از اندوه و غم است که ممکن است به دلایل مختلف ایجاد شود.