معنی فارسی melancholist

B1

شخصی که به غم و اندوه تمایل دارد و ممکن است با آثار هنری مانند شعر یا نقاشی این احساسات را بیان کند.

A person characterized by a tendency towards melancholy.

example
معنی(example):

ملانکولیست اغلب شعر می‌نوشت تا احساساتش را ابراز کند.

مثال:

The melancholist often wrote poetry to express his feelings.

معنی(example):

او هنگام تأمل بر گذشته‌اش احساس یک ملامتی کرد.

مثال:

She felt like a melancholist when reflecting on her past.

معنی فارسی کلمه melancholist

: معنی melancholist به فارسی

شخصی که به غم و اندوه تمایل دارد و ممکن است با آثار هنری مانند شعر یا نقاشی این احساسات را بیان کند.