معنی فارسی melancholomaniac

C1

شخصی که به غم و اندوه وسواس دارد و به طور مکرر در آن غرق می‌شود.

A person with an obsession or fixation on melancholy.

example
معنی(example):

ملانکولی‌مانیا در غم زیبایی می‌یافت.

مثال:

The melancholomaniac found beauty in sadness.

معنی(example):

تمایلات ملانکولی‌مانیا او را در لذت بردن از زندگی مشکل‌دار کرده بود.

مثال:

His melancholomaniac tendencies made it hard for him to enjoy life.

معنی فارسی کلمه melancholomaniac

: معنی melancholomaniac به فارسی

شخصی که به غم و اندوه وسواس دارد و به طور مکرر در آن غرق می‌شود.