معنی فارسی mend one's pace
B1تنظیم سرعت یا گام‌های خود برای رسیدن به هدف یا همگام شدن با دیگران.
To adjust one's speed of movement or action.
- verb
verb
معنی(verb):
To speed up, travel faster; also, to adjust one's speed to match that of a companion.
example
معنی(example):
اگر می‌خواهی در زمان مقرر به خط پایان برسی، باید گام‌هایت را تنظیم کنی.
مثال:
You need to mend your pace if you want to finish the race on time.
معنی(example):
او تصمیم گرفت گام‌هایش را تنظیم کند تا بتواند با گروه در حین پیاده‌روی هماهنگ بماند.
مثال:
She decided to mend her pace to keep up with the group during the hike.
معنی فارسی کلمه mend one's pace
:تنظیم سرعت یا گام‌های خود برای رسیدن به هدف یا همگام شدن با دیگران.
