معنی فارسی mensurableness

C1

Mensurableness به معنای ظرفیت یا قابلیت اندازه‌گیری چیزی، به ویژه در زمینه‌های علمی و آماری.

The property of being measurable; relating to how something can be quantified.

example
معنی(example):

قابلیت اندازه‌گیری دما در آزمایش‌های علمی بسیار مهم است.

مثال:

The mensurableness of temperature is crucial in scientific experiments.

معنی(example):

قابلیت اندازه‌گیری بر نحوه انجام تحقیقات و جمع‌آوری داده‌ها تأثیر می‌گذارد.

مثال:

Mensurableness affects how we conduct research and gather data.

معنی فارسی کلمه mensurableness

: معنی mensurableness به فارسی

Mensurableness به معنای ظرفیت یا قابلیت اندازه‌گیری چیزی، به ویژه در زمینه‌های علمی و آماری.