معنی فارسی mensurably
B1Mensurably به معنای به گونهای که بتوان به راحتی اندازهگیری یا تعیین کرد.
In a way that can be measured; capable of being quantified.
- ADVERB
example
معنی(example):
با برنامهریزی بهتر، تأثیر پروژه میتواند بهطوری قابل اندازهگیری بهبود یابد.
مثال:
The project’s impact can be mensurably improved with better planning.
معنی(example):
موفقیت به وضوح با اهداف و نتایج مشخص قابل اندازهگیری است.
مثال:
Success is mensurably defined by clear goals and outcomes.
معنی فارسی کلمه mensurably
:
Mensurably به معنای به گونهای که بتوان به راحتی اندازهگیری یا تعیین کرد.