معنی فارسی mercilessness
B1بیرحمی، صفتی که به رفتار خشن و بیرحم فرد اشاره دارد.
The lack of mercy or compassion; cruelty.
- NOUN
example
معنی(example):
بیرحمی طوفان بسیاری از خانهها را نابود کرد.
مثال:
The mercilessness of the storm destroyed many homes.
معنی(example):
بیرحمی او در رقابت هیچ جایی برای همدردی باقی نگذاشت.
مثال:
His mercilessness in competition left no room for sympathy.
معنی فارسی کلمه mercilessness
:
بیرحمی، صفتی که به رفتار خشن و بیرحم فرد اشاره دارد.