معنی فارسی merrymaker
B2شخصی که ایجاد شادی و سرور میکند، معمولاً در جمعها و جشنها.
A person who makes merry or creates joy, especially in festive situations.
- NOUN
example
معنی(example):
او به عنوان یک شادکننده در میان دوستانش شناخته شده است.
مثال:
He is known as a merrymaker among his friends.
معنی(example):
او در مهمانی نقش شادکننده را بازی کرد.
مثال:
At the party, she played the role of the merrymaker.
معنی فارسی کلمه merrymaker
:
شخصی که ایجاد شادی و سرور میکند، معمولاً در جمعها و جشنها.