معنی فارسی merrymeeting
B2جلسهای که با شادی و خوشحالی همراه است.
A gathering characterized by merriment and joy.
- NOUN
example
معنی(example):
این آخر هفته یک جلسه شاد با تمام دوستانمان داشتیم.
مثال:
We had a merrymeeting with all our friends this weekend.
معنی(example):
جلسه شاد پر از خنده و شادی بود.
مثال:
The merrymeeting was filled with laughter and joy.
معنی فارسی کلمه merrymeeting
:
جلسهای که با شادی و خوشحالی همراه است.