معنی فارسی merrytrotter

B1

شخصی که در جشن‌ها و جشنواره‌ها سرور و شادی ایجاد می‌کند.

A person who brings cheer and jubilance, especially at celebrations.

example
معنی(example):

شادکننده با رقصش همه را هیجان‌زده کرد.

مثال:

The merrytrotter excited everyone with her dance.

معنی(example):

شادکنندگان جمعیت را در جشن سرگرم کردند.

مثال:

The merrytrotters entertained the crowd at the festival.

معنی فارسی کلمه merrytrotter

: معنی merrytrotter به فارسی

شخصی که در جشن‌ها و جشنواره‌ها سرور و شادی ایجاد می‌کند.