معنی فارسی messianize
B1مسیحیباور کردن، تبدیل کردن افراد به کسانی که به آمدن مصلح بزرگ امیدوارند.
To imbue with the belief in a messiah or messianic mission.
- VERB
example
معنی(example):
او سعی کرد پیروانش را با سخنرانیهای کاریزماتیک خود مسیحیباور کند.
مثال:
He tried to messianize his followers with his charismatic speeches.
معنی(example):
این جنبش هدفش مسیحیباور کردن جامعه به سوی امیدی جمعی بود.
مثال:
The movement aimed to messianize the society towards a collective hope.
معنی فارسی کلمه messianize
:
مسیحیباور کردن، تبدیل کردن افراد به کسانی که به آمدن مصلح بزرگ امیدوارند.