معنی فارسی messines
B1شلختگی، به معنی وضعیت نامرتب و بیقانون.
A state of being untidy or disordered.
- NOUN
example
معنی(example):
سبک هنرمند به خاطر شلختگیاش معروف بود.
مثال:
The artist's style was known for its messines.
معنی(example):
در نوشتههای او، حس شلختگی اغلب پدیدار میشود.
مثال:
In her writing, a sense of messines often emerges.
معنی فارسی کلمه messines
:
شلختگی، به معنی وضعیت نامرتب و بیقانون.