معنی فارسی metalorganic
B2ترکیباتی که شامل فلزات و مواد ارگانیک هستند.
Compounds that contain both metal and organic constituents.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ترکیبات متالو-orgnaic در علم مواد اهمیت دارند.
مثال:
Metalorganic compounds are important in materials science.
معنی(example):
آنها چارچوبهای متالو-orgnaic برای ذخیره بهتر توسعه دادند.
مثال:
They developed metalorganic frameworks for better storage.
معنی فارسی کلمه metalorganic
:
ترکیباتی که شامل فلزات و مواد ارگانیک هستند.
