معنی فارسی metaloscope

B1

وسیله‌ای برای مشاهده میکروساختارهای فلزات.

An instrument used to view microstructures of metals.

example
معنی(example):

متالوسکوپ امکان مشاهده میکروساختارهای فلزی را فراهم می‌کند.

مثال:

The metaloscope allows for the viewing of metal microstructures.

معنی(example):

آنها از یک متالوسکوپ برای تحلیل نمونه استفاده کردند.

مثال:

They used a metaloscope to analyze the sample.

معنی فارسی کلمه metaloscope

: معنی metaloscope به فارسی

وسیله‌ای برای مشاهده میکروساختارهای فلزات.