معنی فارسی metonymically
B2به صورت متونیمیک، اشاره به استفاده از زبان به طریقی دارد که در آن یک واژه با یک واژه دیگر که مفهوم مرتبطی دارد جایگزین میشود.
In a manner that uses a word or phrase to refer to something closely associated with it.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور متونیمیک صحبت کرد وقتی که به کسب و کار به عنوان 'هیات' اشاره کرد.
مثال:
He spoke metonymically when he referred to the business as 'the board'.
معنی(example):
در یک متن متونیمیک غنی، معانی به آرامی تغییر میکنند.
مثال:
In a metonymically rich text, meanings shift subtly.
معنی فارسی کلمه metonymically
:
به صورت متونیمیک، اشاره به استفاده از زبان به طریقی دارد که در آن یک واژه با یک واژه دیگر که مفهوم مرتبطی دارد جایگزین میشود.