معنی فارسی mews
B2 /mjuːz/مجموعهای از خانههای کوچک و معمولاً دوتایی که در کنار هم قرار دارند و معمولاً فضایی آرامشبخش را فراهم میکنند.
A row or group of houses, often with a shared courtyard, typically found in urban areas.
- noun
noun
معنی(noun):
An alley where there are stables; a narrow passage; a confined place.
معنی(noun):
A place where birds of prey are housed.
example
معنی(example):
مِیوزها خانههای کوچک جذابی هستند که اغلب در شهرها پیدا میشوند.
مثال:
The mews are charming little houses often found in cities.
معنی(example):
آنها اصطبلهای قدیمی را به مِیوزهای شیک تبدیل کردند.
مثال:
They converted the old stables into stylish mews.
معنی فارسی کلمه mews
:
مجموعهای از خانههای کوچک و معمولاً دوتایی که در کنار هم قرار دارند و معمولاً فضایی آرامشبخش را فراهم میکنند.