معنی فارسی mib

B1

میب، یک نوع کمد یا صندوق که برای ذخیره‌سازی اشیاء باارزش استفاده می‌شود.

A type of box or safe used for storing valuable items.

example
معنی(example):

او مجموعه سکه‌های نادرش را در یک میب نگه‌داری می‌کرد.

مثال:

He kept his collection of rare coins in a mib.

معنی(example):

میب به طور محکم قفل شده بود تا از اشیاء ارزشمند درون خود محافظت کند.

مثال:

The mib was locked tight to protect the valuables inside.

معنی فارسی کلمه mib

: معنی mib به فارسی

میب، یک نوع کمد یا صندوق که برای ذخیره‌سازی اشیاء باارزش استفاده می‌شود.