معنی فارسی micro-states
B1کشورهای با اندازه و جمعیت کم که معمولاً در زمینههای سیاسی و اقتصادی تحت تأثیر کشورهای بزرگتر قرار دارند.
Small countries that have limited size and population and often rely on larger nations for various supports.
- NOUN
example
معنی(example):
چندین کشور کوچک در اروپا وجود دارد.
مثال:
There are several micro-states in Europe.
معنی(example):
کشورهای کوچک معمولاً برای حمایت اقتصادی به کشورهای بزرگتر وابسته هستند.
مثال:
Micro-states often depend on larger countries for economic support.
معنی فارسی کلمه micro-states
:
کشورهای با اندازه و جمعیت کم که معمولاً در زمینههای سیاسی و اقتصادی تحت تأثیر کشورهای بزرگتر قرار دارند.